یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
فردای عشقدیده بودم چهره ات را در تب زیبای عشقلابه لای خلسه ای در پرده ی رویای عشقتو سراسر جلوه بودی مثل قرص آفتابمن ولی...غرق توهم غرق واویلای عشقبعد از آن روزی که با آلاله ها کِل می زدیچشمه بوی پونه می ریزد به زیر پای عشقمی تراود رشته رشته پرتو خورشید راتا نیافتد یک نفس از جوشش فردای عشقای که چشمت آبی صد آسمان باور استطره ات صد کهکشان زلف ناپیدای عشقما و این دلدادگی در گوشه ی درد و جنونجا ندارد عقل اگر در ساحت و...
◇ ۱۷یارب مرا ببر به ره برترین خودراهی نما به ملت دین مبین خودبنیان نما تمامی اصل و ثبات منتا باشد از تو مایه مرگ و حیات من◇ ۱۸صَلِّ علی النبی و علی آل مصطفییا من تبارک اسمه یا واهب العطادر اقتصاد زندگی ام اعتدال دهخیر صواب و نعمتم از این خصال دهآنان که رهنمای طریق خدائی اندشایسته° بندگانِ رهِ کبریایی اندآنان که رستگار زمان قیامت انداز بیم جایگاه کمین در سلامت اند◇ ۱۹هر آنچه را که نفس مرا می کند رهااز نفس من بگیر ...
◇ ۱۰صِل علی النبی و علی آل مصطفییا من تبارک اسمه یا واهب العطانعمت مرا به زیور شایستگان بدهخلعت هم از لباس خدا پیشگان بدهآن زیوری که گسترش داد می دهدوآن خلعتیکه خشم تو برباد می دهدتا شعله های فتنه به سردی نشاند ووحدت به جای تفرقه هائی کشاند ومستوجب صلاح دل این و آن شودرفتار خوب و عامل نیکی عیان شودپوشد ز چشم جامعه عیب نهان اوتا خُلق خوش جوانه زند گرد جان اوپیشی گرفته در ره خوبی و برتریاز خود گذشته در ره خوبی به دیگری...
دلم میگیرد از دستتچه بامن میکنی بی رحم ؟چه رنجی میکشم بی توچه جانی میکنم هرشب !چه بغضِ پاک و معصومیبرایت میکنم هر بارخدا را خوش نمی آید ! ️...