با صدای گامهایت قفل شکست و جمعه شال وکلاه کرد منیربابااوغلی
برق انداخت باران سنگ فرش دلم را وقتی شنید بوی آمدنت
بوسه کاشتم در گندمزار عشق خسیس بود خوشه چین
به زانو کشید شب را شب های قدر