ای از ما گرفته بوس و بغل را در گیر کرده اهل محل را هر کس به نوعی در فکر جان است یک سنگر ماسک ما بین شان است من دلخور از این اوضاع هستم از دست دادن ترسیده دستم هر بار رفتم از خانه بیرون هی دست شستم با...
بحث نیم رو داغ است صبح جمعه در خانه رسم جالبى دارد تخم مرغ صبحانه . هر کسى جداگانه مى پزد سلیقه ش را مى کند خودش اجرا شیوه ى دقیقش را . ظرف ویژه ى بابا رویى است و اسقاطى زرده ها در این دورى با سفیده ها قاطى...
چه قورى اى داشت جهاز مادر شبیه تاجى سر سماور . پریشب افتاد شکست و شد خُرد به حس مادر چه ضربه اى خورد! . براى این که دلش نسوزد چه حرفهایى پدر به او زد: . شکسته حالا به هر دلیلى ولى مهم نیست خدا وکیلى . به یک...