شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
مرا مادر دعا کرده است گوییکه از تو دور بادا آنچه جوئی...
چون به ترازوی عشق هر دو برابر شدیممهر تو کم می شود، عشق من افزون چراست؟...
عاشق شده ام بر تو تدبیر چه فرماییاز راه صلاح آیم یا از ره رسوایی؟تا جان و دلم باشد من جان و دلت جویمیا من به کنار افتم یا تو به کنار آییدر دوستی ات شهری گشتند مرا دشمنبر من که کند رحمت؟ گر هم تو نبخشاییزین سان که منم بی تو دور از تو مبادا کسنه دسترسی بر تو نه بی تو شکیبایی...
تا جان و دلم باشد من جان و دلت جویم......