پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
نیشکراین مرثیه ها درد دل مختصر ماستهر خاک غمآلوده پر از بال و پر ماستمی برگد و می روید و هرساله شکوفاستاین جلگه که از چشمه چشمان تر ماستهمرنگ شفق بوده و همصحبت خورشیددریای نگینی که به خون جگر ماستهر سرب فرو رفته به تصویر زمستاناز ترکش جامانده ی خون هدر ماستتقویم دلاشوبی هر عالم و آدمدلداده به تشویش قضا و قدر ماستحاجت به تو و همدلی یار چه باشدبا این همه بیگانه که در دور و بر ماستاز تلخی درد است ولی پر تب و ت...
مرا شوخیست شیرین لبکه رنگ نیشکر دارد...!...