همواره به اندرزی که ساعات تاریکی برایمان می آورند، عقیده بسته ام. مسلما، شب عمیق تر و مقدس تر از روزِ سبکسر است. شب به حال انسان دل می سوزاند.
نیکوس کازانتزاکیس : انسان نمی تواند به پرواز درآید مگر آنکه ابتدا به لبه ی پرتگاه برسد
نیکوس کازانتزاکیس: خدا، گاهی به صورت لیوانی آب خنک است، گاهی به صورت پسرکی که به روی زانوان شما می جهد، یا زنی افسونگر و یا فقط به صورت یک گردش کوتاه سحری. خوشا به سعادت کسی که بتواند او را در زیر هر نقابی بشناسد!
نیکوس کازانتزاکیس: ما بر آن شده ایم تا سر بر میله ها بکوبیم. سرهای بیشماری خواهند شکست. اما روزی میله ها می شکنند!
نیکوس کازانتزاکیس: نه هفت طبقه آسمان و نه هفت طبقه زمین برای جادادن خداوند کافی نیست، ولی قلب انسان به تنهایی می تواند او را در خود جای دهد.
نیکوس کازانتزاکیس : از فکر خندیدن تو، من هم خنده ام می گیرد و به همین علت است که در این دنیا خنده تا ابد باقی خواهد ماند.
نیکوس کازانتزاکیس: نه هفت طبقه ی آسمان ، نه هفت طبقه ی زمین ، هیچکدام برای جا دادن خدا کافی نیست ! ولی قلب انسان به تنهایی قادر است این کار را بکند ؛ پس خیلی مواظب باش تا دل احدی را نشکنی...
خدای مهربان کسی است که نه در هفت طبقه آسمان می گنجد و نه در هفت طبقه زمین ولی در دل آدمیزاد می گنجد پس زنهار که هیچ وقت دل کسی را نشکنی! نیکوس کازانتزاکیس زوربای یونانی
ما تا پاسی از شب گذشته ساکت در کنار منقل نشستیم. من بار دیگر حس کردم که خوشبختی چه چیزِ سهل الوصول و کم مایه ای است و تنها با یک جام شراب، یک بلوط برشته، یک منقل کوچک و زمزمه دریا بدست می آید. برای اینکه بتوان احساس کرد...
نیکوس کازانتزاکیس : اگر قلبِ آدمی از عشق یا خشم لبریز نشود تو این را بدان که هیچ کاری در این جهان صورت نمی گیرد ! مسیح باز مصلوب
نیکوس کازانتزاکیس : اگر قلب آدمی از عشق یا خشم لبریز نشود، تو این را بدان که هیچ کاری در این جهان صورت نمی گیرد. مسیح باز مصلوب
نیکوس کازانتزاکیس: خدای مهربان نه درهفت طبقه ی آسمان می گنجد، نه در هفت طبقه ی زمین... اما در دل آدمیزاد می گنجد؛ پس زنهار هیچ وقت دل کسی را نشکنی...!
ما تا وقتی که در خوشبختی به سر می بریم ، به زحمت آن را احساس می کنیم ؛ و فقط وقتی خوشبختی گذشت و ما به عقب می نگریم ، ناگهان و گاه با تعجب حس می کنیم که چه قدر خوشبخت بوده ایم ...
وقتی خدا دنیا را آفرید حتم دارم که خود را توی هچل انداخت ! ماهی فریاد می زند : ای خدا مرا کور نکن ، نگذار وارد تور شوم ، ماهیگیر داد می زند : خدایا ماهی را کور کن وادارش کن وارد تور شود ! خدا به کدامش گوش...
نیکوس کازانتزاکیس : زن جراحتی دارد که هیچ گاه درمان نمی شود هر جراحتی درمان پذیر است جز جراحت زن