صَنما، الهه ی نیکوسِرشت تو از کدام کرانه ها آمده ای؟ از دل کدام بوم وبر سربلند کرده ای؟ صنما، ای طلوع نیکی نِسا شما سرو بلندبالای باغِ پژمرده ی منی در آسمانِ وقت سحر میبینمت شما روی خورشید را هم کم کرده ای ای نازنین، بودنت روی خوشِ گیتی...