متن بودنت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بودنت
در اتاقم /
جهانی از قابِ عکس های تو ساخته ام /
هر روز، هر ساعت، هر دقیقه، هر ثانیه /
به یک قاب سفر می کنم...
«آرمان پرناک»
روزهای نبودت را میشمارم
اما ای کاش روزای بودنت را هم شمرده بودم
کاش میشمردم تا قدر لحظاتی که با تو میگذشت را بیشتر میدانستم
اگر شمرده بودم میدانستم چه مدت است که تورا میشناسم
اگر شمرده بودم
هر ساعت ،هر دقیقه ، هر لحظه
قدر تورا بیشتر میدانستم
اما...
نبودنت را با هر رنگی
که فکرش را کنی
عاشقانه نقاشی کردم....
اما فقط به من بگو بودنت را
چگونه نقاشی کنم...؟ که تو در آن،
فقط در کنار من باشی اصلا مال من باشی....!
فقط در حال و هوای من باشی...
با نگاهت میخواهم زندگی کنم ...
بلکه لحظه...
بیا فکر کنیم
این آخرین بار است
میان گاه گاه هایی پر از لبخند
که در تلاقی نگاه
می ستایم خدایم را
به شگفتی آفرینشت
و می ستایم نجابتت را
میان شنیدن نامم
با ملودی بی همتای صدایت
میان گاه گاه هایی که بودنت می شود ابدیتی جاودانه.....
بیا فکر...
بودن گاه گاهت
چه عاشقانه به آغوش می کشد
منِ خستهء ِ درمانده از زندگی را....
و نبودنت نیز
چه بی رحمانه
به دارم می زند هرشب.....
امان از قدرت این عشق
که من
هر صبح ،
دوباره
بر می خیزم و..
نفس میگیرم
و آغاز میکنم
دغدغه دوست داشتنت...
تمام دروازه های بودنت را ببند،
کسی که تو را بخواهد، به روزن پنجره ای هم راضی ست.
تمام پنجره های بودنت را ببند،
کسی که تو را بخواهد، به خیال تو هم راضی ست.
شعر:نەبەز گوران
برگردان: زانا کوردستانی
منتظر بهار بودم
تا سراغت را بگیرم!
تا بهانه ای داشته باشم
برای سلامی دوباره ...
خواستم بدانی
بودنت برایم زندگیست!
رعنا ابراهیمی فرد
دوباره صبح شدو دلم تورا اشاره میکند
ببین برای بودنت دل استخاره میکند..
رَوَم به سجده و دعا برای ماندنِ، تو بَر ،
دو دستِ درقنوت من ،خدا نظاره میکند
نسرین حسینی
و شاید بودنت
دلیلی ست برای دلبستن به زندگی...
غزاله غفارزاده
من از ریشه مهربانی ات قد کشیدم
دستانم با های نفست گرم میشد
و محبت را هر صبح
کنار سفره صبحانه
با لبخندت میل میکردم
چه دنیای گرمی بود
بودنت آغوش بزرگی بود
که هر صبح مرا سیراب میکرد
رعنا ابراهیمی فرد
غصه هات مال خودم!
شادیام برای تو!
آره جونمم میدم.
واسه خنده های تو!
تونباشی داغونم
همه چی رنگ بلاست.
بیا دستمو بگیر
باتو لحظه هام طلاست!
بودنت برای من
مث حس بارونه!
چشم تو...به چشم من
رنگ رود کارونه.
عشق تو به قلب من
جون میده نفس میده!
قهرتو...
بودنت، من را شرمنده ی خدا کرد
بیا بازی کنیم...
مثل قبلا ها...
من می دانم ، پایان چه می شود...!
اما اگر هزار بارِ دیگر هم ،
همینگونه تکرار شوی...،
باز هم ،
بودنَت را بازی می کنم...
باز هم ،
از تو ، دست نخواهم کشید...
ستاره ح
باران که باریدن گرفت یاد آورم روزهای را که به خود قول دادم که بمانم در کنار دلم که مبادا دلتنگ روزهای شوم که فراموشی بر من غالب میشود و بودنت را گُم میکنم ،بار دگر عهد خواهم بست که دلتنگ باریدن باران شوم هرچند که به بودنت در کنارم...