ای خاک غافل مشو از یار من نهاندی درون خفته دلدار من همه دنیای من بفدای حی او نشد مهرش به دل خونبار من کاش آغوش خاک، دل من بود به اشک خون زِ دل غمبار من گوهر جانَم خفته در بر توست قعود به مدفن، دلِ اشکبار من سرد...