متن پارت پنجم داستان تیره ترین تبصره
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پارت پنجم داستان تیره ترین تبصره
پارت پنجم داستان تیره ترین تبصره(طاهره عباسی نژاد)
.
.
.
نه جرعت تکان خوردن داشت و نه توان دفاع کردن.اشک هایش این بار نه از غم که از ترس باریدن گرفته بودند.همان دو گرگ جوری نگاهش می کردند که به اندازه دو صد گرگ می ترساندنش.جوری که انگار فقط...
متن پارت پنجم داستان تیره ترین تبصره
متن داستان طاهره عباسی نژاد
متن داستان آموزنده
متن تیره ترین تبصره
متن طاهره عباسی
در حال بارگذاری...