شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
قلب دلایلی دارد که عقل چیزی از آن ها نمی داند....
شهوت ، عاقبت اندیش نیست !پاسکال میگوید دل منطقِ خود را دارد، منطقی که منطق توجهی به آن ندارد. اگر درست منظور او را فهمیده باشم، میگوید وقتی هوس، قلب را تسخیر میکند، دلایلی از خود میتراشد که نه تنها ملموس به نظر میرسند، بلکه برای اثبات اینکه جهان سرگشتهی عشق است، کافیاَند. انسان را قانع میکند که میتوان از آبرو دست شست و ننگ رسوایی بهایی ناچیز است !...
پاسکال به تأکید میگفت که ارضای همهی نیازهای انسان چیز خوبی نیست. آرمانشهری که در آن زندگی میکنیم در عمل میتواند همهی نیازها را برآورده کند. چنین آرمانشهری، به جز معنا، چیزی کم ندارد. ولی همین که به دنبال معنا بگردیم دیوارهایش ترک برمیدارد. ژولین گراک در رمان شگفت انگیز ساحل سرت (1951) فروپاشی یک جامعهی راکد و حرکت آن به سوی جنگ را چنین توضیح داد: ملال بر همهی چیزهایی که مدت مدیدی بود که بیش از حد خوب بودند نازل شد. و تُکویل از اندوه عجیبی...