متن دل
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دل
به خدا با تو و بی تو دل من شاد نگردد
که دل از جان بگسستی و ز جان یاد نگردد
چه کنی؟ هیچ، که این رسم وفادار نگیرد
که دلم جز به تماشای رخت کار نگیرد
خیال چشم تو کافیست.
که دیوانه کند دل را.
به سویدایِ دلم؛ لشکَرِ عقل آمد و بَس
دلِ ویران شده را؛
حاجتِ دلدار کجا؟
دل گیر تو بود
وگرنه
با پرستو می رفت
دل، گیر کسی است،
که دلگیرم کرد و رفت،
در آن غروب دلگیر دریا
بیا
تا دلتنگی ام را ،
ورق بزنی،
صفحه ی دل را ، خاک گرفته است...
دل را کجا خواهی بری، گو تا شوم دنبال تو...
مقصد کجاس معبود من، گو تا شوم قربان تو...
بکش با موجِ احساست، مرا در بسترِ آغوش؛
و نقّاشی بکن، تصویرِ امواجِ دلِ من را!
رفتی به سرِ زندگی خود؛ دلِ من هم،
باید برود بی تو زند سرد، نفس را.
شرابِ خون خورَد دلم،
زِ جامِ سردِ بی کسی؛
بیا؛ بشو، تو همنفس،
برای من؛ برای دل!
نفس، نفس، سروده ام،
تو را به لحظه های دل؛
نفس تو را کشیده ام،
ز موجِ هر هوای دل.
نفسم با تو شود شاد و،
دلم نغمه زنان؛
تپشِ قلب و صفای گلِ جانم با توست!
نفسم در هیجان و،
هیجانم با توست؛
دلِ من در ضربان و،
ضربانم با توست.
هوایم با تو شد حالا،
پر از مهر؛
نفس هستی و با تو،
می کشم دم.
نفس گشتی برایم،
می کشم با تو، هوایم را؛
ببین نقّاشِ احساسم،
چه اندازه، نفس دارد!
نفس گشتم برای تو؛
چگونه می کشی من را؟
من از نقّاشی قلبت،
همیشه، مهر دارم یاد.
بی هوایم؛
تو بشو، موجِ نفس؛
مهرِ تو،
بهرِ دلم،
کافی و بس.
دُردانه ی حسّ دلم ای جان و نفَس!
مِهرت، شده بهرِ عطشِ عاطفه بس؛
پیوسته تو هستی تپشِ خاطره پس:
جز تو، تبِ قلبم، نکند میلِ به کس.
تا آخرین نفس،
به کنارم بمان؛ نرو!
با تو،
دلم،
پُر از:
تپشی عاشقانه است.
در گروهِ عاشقی، نامِ تو را، اد کرده ام؛
هر کسی، غیر از تو را، از راسِ آن، رد کرده ام!
پرتپش، رویت، تمرکز کرده قلبِ عاشقم؛
گو که جز تو، با دگر، اعضای دل، بد کرده ام!
اسمِ تو، سرفصلِ واژه، واژه ی شعر دل است؛
مطلعِ شعرِ گروه این نااامِ پُر مَد کرده ام!
با تو اعضای گروهم، می شود، کامل فقط؛
با رباتِ دل، ورودِ غیرِ تو، سد کرده ام!