شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
من جهانی را که هرگز نداشته اماز دست داده امبیا تنها کمی از آسمان بالای سرت راهمراه با یک درخت راشو چند ابر باران زاو یکی گلدان پامچالو چانه ی بی چون و چرایت راکنار چال گونه ام که چاه عمیقی شدهاز دلتنگیبرای من نگه دارچراکه دوست داشتنمچون خش باران روی صورت بلندتهمیشه زندگی ستمن تاسیان شده امبی تو...