متن پل استر

پل استر :

ما همیشه یا جای درست بودیم در زمان غلط
یا جای غلط بودیم در زمان درست ، و همیشه همینگونه همدیگر را از دست داده ایم

پل استر :

اگر از دورترین کرانه های فضا به زمین بنگریم ، به کوچکی ذره ی غبار خواهد بود
دفعه ی بعد که کلمه ی انسانیت را مینویسی
این را به یاد داشته باش !


برشی از کتاب سفر در اتاق کتابت

پل استر:

نمى دانم کدام درد بزرگتر است،
دردى که آن را بى پرده تحمل مى کنى یا دردى که به خاطر ناراحت نکردن کسى که دوستش دارى توى دلت مى ریزى و تاب مى آورى.

پل استر :

مرگ چیزی نیست که از آن بترسی
وقتی زمانِ فوتِ کسی فرا میرسد ، وجودش به منطقه ی بالاتری از آگاهی راه می یابد ، طوری که واقعیت را می پذیرد.

خاطرات زمستان

هدف نداشتن یعنی امید و آرزو نداشتن، اینکه به هرچه داری راضی باشی، چیزی را که دنیا از این طلوع تا طلوع بعدی به تو ارزانی می دارد بپذیری، برای اینگونه زیستن باید زیاده نخواهی، همان بس که زنده بمانی !

- پل استر
- سانسِت پارک

پل استر:

نمى دانم کدام درد بزرگتر است،
دردى که آن را بى پرده تحمل مى کنى یا دردى که به خاطر ناراحت نکردن کسى که دوستش دارى توى دلت مى ریزى و تاب مى آورى.

پل استر:

نمی شود آنقدر از چیزی متنفر بود مگر
آنکه قسمتی از روح مان آن را بسیار
دوست داشته باشد ...


سه گانه نیویورک

فردی قدم به زندگی تان خواهد گذاشت
و شما را متوجه خواهد کرد که چرا هرگز با هیچ کس دیگری دوام نیاوردید ...

با این که بشر دنیای اطراف خودش را تغییر داده، اما خودش تغییری نکرده است. حقایق زندگی پایدارند. زندگی می کنی و بعد می میری. از بطن یک زن به دنیا می آیی و اگر بخواهی زنده بمانی او باید به تو غذا بدهد و مراقبت باشد تا زنده بمانی...

ما همیشه یا جای درست بودیم در زمان غلط یا جای غلط بودیم در زمان درست ...
و همیشه همینگونه همدیگر را از دست داده‌ایم !