پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
یک روز که پیغمبر ص از گرمی تابستان همراه علی ع میرفت در سایه ی نخلستان دیدند که زنبوری از لانه خود زد پر آهسته فرود آمد بردامن پیغمبر ص بوسید عبایش را دور قدمش پرزد بر خاک کف پایش صد بوسه دیگر زد پیغمبر ص از او پرسید آهسته بگو جانم طعم عسل...
مومنم کردی به عشق و جا زدی تکلیف چیست؟بر مسلمانی که کافر می شود پیغمبرشش...