جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
تو با انحنای بی نتیجه ی ستون فقرات من چه کردی که دیگر راست نمی شومبا بوسه های من بر شیار چانه اتچه کردیکه روی زمین ریخته شدهاب شدهبخارابر پشتِ پلک هایم -خیر قربانمشکل روس ها نیستمسئله بیماری مختصری ست که علیا حضرت دارندهمان بیماری تاریخهمان گلیم سیاه تکرار-تو با آن کالسکه و فانوس که هر صبح در رگ های من تا قلبمراه امام زاده هاشم را سلانه سلانه می پیمود چه کردی که کالسکه آتش گرفته ست و خاکسترتمام.... تو ک...