غافلی از دردِ من، با آنکه احوالِ مرا کودکِ یکروزه داند، کورِ مادرزاد هم
از یه لامپ میپرسن : احوالت چطوره ؟ میگه : چه احوالی کار به جاهای خوبش که میرسه منو خاموش میکنن