گردان گر هر احوال بر گردان از امسال آنجا که خودت دانی هستیم ما خوشحال
غافلی از دردِ من، با آنکه احوالِ مرا کودکِ یکروزه داند، کورِ مادرزاد هم
از یه لامپ میپرسن : احوالت چطوره ؟ میگه : چه احوالی کار به جاهای خوبش که میرسه منو خاموش میکنن
حالمون بده احوالمون بده اقبالمون بده...
احوال تو با غیر رسیده است به گوشم در بی خبری غصه کم از با خبری نیست