و هرگز آفتاب صبح آنقدر گرم نمیکند مرا، که حضور تو...
هر زمانى که روزگار اشکت را درآورد بگو دنیا فداى سر مادرم و بخند ... که براى غصه هایت جز مادرت، آب در دلِ هیچ کس تکان نمى خورد