راه سردو خانه سردو سفره سردو قلب سرد ای دوصد لعنت به هرچه سردی و دورانِ سرد
کرده است دلم باز هوای شیرت یاد تو و غرّش رسای شیرت با پای پیاده همه جا را گشتم مادر چه شدند بچّه های شیرت؟!
دیرست اگر چه دیر ، تصمیم بگیر ناچاری و نا گزیر، تصمیم بگیر یا مرد خطر باش دراین راه، وَ یا مردانه برو بمیر، تصمیم بگیر