حالا که رفته ای پرنده ای آمده است در حوالی همین باغ روبرو هیچ نمی خواهد، فقط می گوید: کو کو... "محمدرضا عبدالملکیان"
تاصبح دم/کوکو می کند پنجره/مرغ باران نمی خوابد