امیر رضوانی
دانشجوی رشته مهندس کامپیوتر برنامه نویس حوزه شبکه و امنیت دکلمه نویس
جونم به مجنون هیچکسی واسه دلش لیلا نمیشه میگه تا نیاد دل من وا نمیشه
جونم به فرهاد که اینجوری وایساد مثل یه کوهه ولی شیرین دلش دریا نمیشه
امیر رضوانی
بیدارم کن که هنوز در یک خواب بد هستم و من حرفای دلم را جایی بازگو نکردم و بیدارم کن که بگویم اگه توانی هست بمان و بیدارم کن و برایم بگو که تمامش خواب است و حال دل مرا میدانی و بدون من غم هایت را به کجا میبری...
کسی حواسش به تو نیست خدا نمیدونم مال و طلای دنیا رو سپردی دست شیطان بعضیا هر چی بدتر میشن ثروتمندتر میشن نمیدونن از کجان همه میخوان حقیقت رو بدونن اول باید چشم های کثیف هم رو بشورن :) امیررضوانی (amir.sam.rozvelt)
منی که باعث خجالت تو بود منی که هر چی داشتم برای تو کم بود خود میدانم شعرام اگه بمیره به همه میگوی که روزی عاشق بود امیر رضوانی
مشغول قتل عام روزها هستم
اندوه که از حد بگذرد
دیگر مهم نیست بودن یا نبودن
دوست داشتن یا نداشتن
غرق می شوی در سکوت
جای گله از کسی هم نیست
اشتباه از همان روز تولدم بود
امید عافیتم بود روزگار نخواست
قرار عیش و امان داشتم زمانه گرفت
زهی بخیل ستمگر که هرچه داد به من
به تیغ بازستاند و به تازیانه گرفت...