نیمه شب شده بود.. با کلافگی به این سو و آن سوی تخت غلت می زدم.. من که خسته بودم! پس چرا خوابم نمی برد؟! از پس پرده ی اتاق نسیم خنک شبانگاهی به درون اتاق وزید.. نفس عمیقی کشیدم و هوای پاک را به داخل ریه هایم هدایت کردم.....