👌نوحه شهادت مسلم بن عقیل
یاحسین کوفه نیا رحمی نما بر اصغرت
زاده زهرا نیا شرمنده ام از اکبرت
یاحسین کوفه میا یاحسین کوفه میا
کوفیان غیرت ندارند میشوی تنها حسین
یا شوی کشته زجورِ تیغِ این اعداء حسین
عهدِ خود را کوفیان درساعتی بشکسته اند
تونیا شرمنده گردم از تو و آن خواهرت
یاحسین کوفه میا یاحسین کوفه میا
ترسم اینست کودکانت بی کس وتنها شوند
دربیابان ها اسیر وفتنه اعداءشوند
یا اسیرِخار وخاشاکِ چنین صحرا شوند
باچه رویی من نگه آرم به رویِ زینبت
یاحسین کوفه میا یاحسین کوفه میا
ابتدا این کوفیان با من یکی گشتند و یار
مطمئن بودم که هستند یارِ من دردکارزار
ناگهان شد خُدعه گر اِبنِ زیادِ نابکار
من دگر رویی ندارم تا ببینم دخترت
یاحسین کوفه میا یاحسین کوفه میا
ای صباپیغامِ من را تو رَسان سویِ حسین
بویِ خونم را رَسان برخیمه و کویِ حسین
آرزودارم ببینم یک نظر رویِ حسین
من ندارم روی تابینم به رویِ همسرت
یاحسین کوفه میا یاحسین کوفه میا
شعراز:حسین صالحی
ZibaMatn.IR
ارسال شده توسط
