پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
و حالا بایدچمدان را از تنهایی های غلیظ مان پر کنیمو راهی شویمسمتتبعید گاه نارنجی رنگمان...ولی ای کاشپاییزگردن بگیرد این حس های یک طرفه لعنتی را..میدانی جانم، اصلا عشق از هوای پاییزتراوش می کندبه چشم های رسواگرمانهمان ها که دستت را رو می کنندمن می گویمچشم هم از اعضای غیرارادی بدنمحسوب می شودوگرنهوقتی قلب دهانش را به کتمان همه چیزباز می کندچرا این دو تیله ی سر به هوا آبرو داری بلد نیستند......