شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
شهادت سلطان علی ابن امام محمد باقردرچل حصار امن تو آسوده خاطریمتا زنده ایم خادم این صحن و این دریماین بارگاه ملک سلیمان عشق ماستعمری ست از کرامت تو دانه می بریممارا نیاز نیست به غوغای سلسبیلوقتی که در عنایت مهرت شناوریمشاهان خورند غبطه به شان ومقام مازیرا گدای خانه ی فرزند باقریمهرجای سجده درحرمت میشود بهشتپس با نماز صحن تو از عرشیان سریماعظم کلیابی بانوی کاشانی اردهال...
این سرزمین که قطعه ای از کربلا شده استاین سرزمین آیینه ای از،کربلا شده استیاد آور شهید سر ازتن جدا شده استنامش بلند گشته به تاریخ خط خونچون نخل سر بریده که خون خدا شده استاینجا هوای زائر دلداده می خرنداین آستان به خشت اجابت بنا شده استخیل ملک به دور و برش مانده در طوافچشم فلک به قبله ی او آشنا شده استشد اردهال کعبه ی دلهای بی قراراینجا قرار و قبله ی اهل دعا شده استاعظم کلیابی بانوی کاشانی ...
درچل حصار امن تو آسوده خاطریمتا زنده ایم خادم این صحن و این دریماین بارگاه ملک سلیمان عشق ماستچون مور از کرامت تو دانه می بریممارا نیاز نیست به غوغای سلسبیلوقتی که در کرامت مهرت شناوریمشاهان زنند بوسه به خاک قدوم مازیرا گدای خانه ی فرزند باقریمهرجای سجده درحرمت میشود بهشتپس با نماز صحن تو از عرشیان سریماعظم کلیابی بانوی کاشانی...