جمعه , ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
فراموش کردنی ها را باید فراموش کرد.مثل یک فانوس از، زندگی خاموشکرد. اسمارحمانی...
قلبمتا ابد، دِپرس شده ماجرای عشق من برا همه پرسش شده. اسما رحمانی...
جانا، در ملل کلمات دنبال واژه ی غم ها نباش، او که دوره ات کند، وجودت را در بَر گرفته و پوره ات می کند.بی خیال غم با خیال هر زیاد و کم زندگی کن. اسمارحمانی...
جهان به اعتبار خوبی های ماستکه زیباست.اسما رحمانی...
دلنوشته:غرورغرور عجب چیز بدی است!آنقدر سرسخت و دل سنگ می کند چنان به غُل و زنجیرت می کشد که دستانت، دیگر دستان کسی را نمی گیرد، چشمانت غیر خودت کسی را نمی بیند، گوش هایت به جز حرف خودت حرف کسی را نمی شنود.غرور چنان بر آدم حاکم می شود که وجود آدم را به اختیار می گیرد .و آدم را با پای خود به دام نابودی می کشاند.آدم را به قلّه می برد اما یک روزی دور از ذهن سقوطی فاجعه آور را رقم می زند. و زیر پای آدم ها خُرد و دلیل خواهی شد. اسما رحما...
مهربانم...دلم برای دیدنت پَر می زنههر ثانیه فکرم میاد بهت سَر می زنهاسمارحمانی...
زیبای من؛نگاهت با نگاهم روبه رو میشهدل توو سینه زیر و رو میشهاسما رحمانی...
