دوشنبه , ۲۱ آبان ۱۴۰۳
مرگ حق است ،زنده بودن نعمت است ،و زندگی کردن عشق است ،عاشق باشید تا رستگار شوید . بابک حادثه❤❤❤❤...
آنچه عشقدر لحظه ای می بخشدبه عمری تلاشبه کف نمی آید....
شبانه قدم میزنم و نگاه میکنم به چراغ روشن خانه ها و فکر میکنم به قصه هایی که از پنجره های شب ، نشت کرده به خیابان هر جا که میخواهی باش پنجره اتاقت منم ! علی سلطانی...
بر فضایی که او قدم زده است بوسه بزن از اینجا تا پنجره او بر زمان ردی به جا گذاشته_ایان مک یوانرمان" ماشین هایی مثل من،آدم هایی مثل تو"ترجمه ی اشکان دانشمند...
عشق،فراتر از میل و کشش داشتن یه جور احساسِ مسئولیت و نگرانیِ شیرینه برای رفاه و سعادتمندیِ کسی که دوستش داری....
زنان زندگی اند.از این جهت که زندگی به خنده ی خداوند بسیار نزدیک است. زنان، در غیبت خداوند، مراقب زندگی ان. آنها مسئول احساسات صاف و زلال زندگی فانی هستند. حس بنیادین جاودانه اند._ کریستین بوبن/ قدیسان فرودستان...
جهانم را پُر از ویرانه می بینیم...بهارم را پر از افسانه می بینم...به آغوش سرابی پر ز اَندوه....کنارم را پر از بیگانه می بینم...حسن سهرابی...
در گوشه چشم تو،جهان را دیدم.....ماه از کنج لبت پیدا بود......باد از بوی تَنَت شیدا بود......در گوش فلک باز دوصد نجوا بود......در جام می اَم باز پُر از سودا بود.......در خانه دل هلهله ای برپا بود......حیران شده خورشید،ویران شده اُمید.......ز سرمستی و بدمستی پنهان نگاهت..................................حسن سهرابی sohrabi hassansohrabipoem...
به خیابان که میروی دلشوره میگیرم. راستش را بخواهی میترسم! مبادا از لای آن همه چشمی که تورا میبیند،کسی تو را نگاه کند و یا در خیال خودش تو را ببوسد. مبادا هنگام بوییدن عطرت چشم هایش را ببندد و یا تورا به دیگری نشان دهد. مبادا کسی غیر از من،تو را آرزو کند... کاش میشد زمان را نگه دارم تا تو رد شوی.دنیاکیانی...
زندگی دردهایش را دست انسان های ضعیف نمی سپارد، فراموش نکن! نسیم با گلبرگ ها میرقصد!طوفان با ریشه... دنیاکیانی...
هزار بار صدای در آمد. هر بار پای پیاده دویدم. هزار بار این در باز شد. هربار تو نبودی... دنیاکیانی...
اذا کانت المرأة الجمیلة جوهرة فالمرأة الفاضلة کنز.اگر زن زیبا جواهر باشد، زن فرهیخته گنج است.-عباس محمود عقاد_ترجمه ی عذرا جوانمردی...
تنها راهی که داری این است که سعی کنی با چشم یک زن دنیا را تما شا کنی. آن وقت است که می بینی کار ها چه راحت پیش می رود . در زن ها یک اندام عجیبی هست که دردها و زخم ها شان را تبدیل به لذت وزندگی می کند . اگر نسل بشر امروز این جاست فقط کار آن ها ست . آن ها آن قدر باهوش هستند که حتا این را به رخ خودشان و مردها نمی کشند . زن ها غول ها یی هستند که مردها از ترس شان آن ها را تو چراغ جادو حبس می کنند و بعد از شان می خواهند که آن ها را به آرزو ها شان...
من کارهای خویش را به انجام می رسانم و تو نیز کارهای خودت را ،من به این جهان پا نگذاشته ام تا با انتظارات تو زندگی کنم، و تو نیز به این جهان نیامده ای تا به مراد من زندگی سپری کنی، تو "تو" هستی و من "من". اگر دست بر قضا یکدیگر را یافتیم، وه که چه زیباست و اگر نه، کاری هم برایش نمی توان کرد....
بیایید به یکدیگر عشق بورزیم، وگرنه از دست می رویم... بیایید ویران کنیم، حاشا کنیم، سیاست را نابود کنیم، چرا که بینمان جدایی می افکند و در برابر هم مسلّح مان می سازد...● ژرژ ساند/ نامه به گوستاو فلوبر●ترجمه گلاره جمشیدی...
فقط یک شادی در زندگی وجود دارد: دوست داشتن و دوست داشته شدن....
هر روز برای خود روز جدیدی ست، هر گل طراوت خاص خود را دارد، هر چهره ای از زیبایی ویژه ای برخوردار می باشد و بالاخره هر پدیده ای در دنیا در نوع خود یکتا و دیدنی است، از جمله هر صبحِ زندگی شما ..._ لئو بوسکالیا_زندگی با عشق چه زیباست...
دلتنگی آن است که جسمت نتواند به آن جایی برود که جانت به آنجا می رود....
تو هر دوره ای از عمر آدم معنی خوشی و خوشبختی عوض می شود . برای همین متوجه ی وجودش نمی شویم . وقتی جوانی چیز ها یی باعث خوشبختی ات می شود که تو پیری همان ها باعث بد بختی ات می شود . / محمد رضا کاتب /رمان لمس...
چه زیباستکه مانندِ دریا باشیکه هیچکس رازهایت را نداند،بیرونت آرام و زیباو درونت دنیایی ژرف 🩵...
وقتى نور ،نور واقعىنورى که نقاشان از به ترسیم کشیدنش عاجزند، هر روز صبح، از شکاف کرکره هاى چوبى، به درون مى خزد، دیوار بالاى تختخوابم راه راه مى شود.این نور به من مى گوید، پنجره را به سرعت باز کن، هدیه اى شگرف برایت آورده ام.هدیه شگرف چیزى جز یک روز تازه نیست.روزى متفاوت با تمام روزهاى دیگر ... کریستین بوبن دیوانه وار...
در کنار آنهایے باشکه نور می آورند و جادو می کنندآنها که با چوبِ جادویے کلام،گفتار،نگاه،رفتار و منشِ ویژه خودشانتو و جهان را متحول می کنندو همه بازی ها را به هم می زنندکسانے که قصّه هاے زیبا می گویندو تو را به چالش می کشندو تغییرت می دهند کسانے که به تو اجازه نمی دهندکه خودت را دستِ کم بگیریو افق زندگی اَت را کوچڪ بپنداریاین جادوگران با قلب هاے تپندهو پُر شور،قبیله اصلے تو هستندو باید کنارشان بمانے ... ...
اگر سخن میان من و تو پایان یافت و راه های وصال قطع شدند و جدا و غریبه گشتیم، از نو با من آشنا شو....
رومن گاری:گل ها اهمیتی نمی دهند که جوان هستی یا پیر؛تنها می دانند چطور احساس جوانی را در تو بیدار کنند....
ما هرگز نخواهیم مُرد تا وقتی جرقه ای از عشق وجود دارد،نخواهیم مُرد...
خوشبخت آن کسی ستکه در قلبِ مسافرش به انتظار می نشیندتا بازگردد....
ژان ژوس :خوشبختی لبخندی نیست که در برابر دیگران به لب داری ، بلکه لبخندی ست که وقتی در برابر خودت قرار میگیری در قلبَت جای می گیرد ......
آگنس لدپی:اینکه بدانی کسی جایی به فکر توست و در گوشه ی گرم و امنی از قلبش جایی برای تو نگه داشته ، به لحافی نرم می مانَد که دور خودت بپیچی و از سرما در امان بمانی !...
دوستت دارم.... و گره این عشق با دندان هیچ اتفاقی، باز نخواهد شد. دنیاکیانی...
اگر روزیکتابی درباره عشق بنویسم... تمام صفحه هایش را خالی میگذارم! و در آخرین صفحه مینویسم: عشق یعنی قبل از لب هایش،زخمهایشرا بوسیده باشی.دنیاکیانی...
زن بودن خودش یک جور خفت وبیگاری است . یک جور فحش ونفرین است حتی برای سگ ها . /محمد رضا کاتب / رمان لمس...
اما من در چشم های تو، خدایی را دیدم که همه میگفتند دیدنی نیست... دنیاکیانی...
میگویند در زندگی بعدی، آدم ها یکدیگر را نمیشناسند.... اما تو تنها نامم را بخاطر بسپار! هرکجای جهان صدایم کنی، پیدایت میکنم. دنیاکیانی...
آرام بخواب؛نه ماه آنقدر نزدیک است که شب را بسوزاند، نه شب آنقدر سیاه است که ماه را خاموش کند.(محمد فرمان رضائی)...
راکد ماندن زندگی ات را مرداب می کند خورشید وقتی به بالاترین جایگاه فعالیت می رسدسایه ات هم از تعقیب تو دست می کشد در بالاترین سطح بتاب رفیق 😍😍بابک حادثه...
آرزو میکنم هرگاه پنجره دلت رو ب عشق باز شد..هیچ بادی نتواند پنجرهای دلت را بلرزاند..نویسنده:سرکار خانم المیراپناهی درین کبوددانش اندوخته ی علم روانشناسی....
احمد شاملو:شهر منرقص کوچه هایش را باز می یابدهیچ کجا هیچ زمانفریاد زندگی بی جواب نمانده است...
بالِ پروازتو میشڪنن بعد میگن پرواز ڪن!!...
و ما دلمان روشن است به اشک شوق بعد از اندوه ها ......
تَنهایی سبکِ مُناسبی برای زندگی نیست ..باید کسی باشَد که بشود دوستش داشت ،که بشود در نگاهَش عشق دید ،که بشود برایَش مُرد ......
سیمین دانشور:دوست داشتن که عیب نیست دوست داشتن ،دلِ آدم را روشن می کند ......
پیروزیِ عشق نصیب تو باد!...
مردم هر روز دوباره به دنیا می آیند،اما می توانند تصمیم بگیرند که آیا به زندگی روز پیش ادامه دهند یا زندگی تازه ای را در پیش بگیرند....
یکی از دوستانم ازم پرسید : تفاوت راستی و درستی چیست ؟ به او گفتم دختر از چه سنی می تواند ازدواج کند؟گفت از نه یا ده سالگی . گفتم خب آیا دختران در این سن ازدواج می کنند؟و یا اصلا درست است که ازدواج کنند؟گفت فهمیدم گفتم قسمت اول راستی است و دوم درستی است بابک حادثه...
و زیباتر از آن نیستکه پس از تاریکی های بسیاردوباره نور بر تو بتابد...
می پرسی، کدامین احساس در عشق، شگفت انگیز است؟می گویم: "اَمنیت"اینکه حس کنی کسی "قلبت" را تنگ در آغوش می گیردنه دستانت را......
انسان فقط هنگامی خوش قلب است که بتواند برای تأمین سعادت دیگران عملاً اقدام کند ،نه اینکه فقط برای دیگران آرزوی خوشبختی کند....
او یک فرشته بود که در دنیای عشق زندگی می کرد....
اما برای شادمانی سیاره ی ما چندان آماده نیست! خوشی را باید از چنگ روزهای آینده بیرون کشید.در این زندگی، مردن دشوار نیست ساختن زندگی بسیار دشوار است....
برای هر انسان، کسی باید باشدکه با دوست داشتن زیباترش کند.مثل آن پنجره ی چوبیکه از شمعدانی هاجان تازه ای می گیرد....