سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
فرستادم اگر با هر نفس لعنت به تنهاییخطا کردم، ندادم لحظه ای فرصت به تنهاییتمام عمر با وابستگی ها زندگی کردم ولی ای کاش تنها داشتم عادت به تنهاییبدون هیچ منت روزگارم را عوض می کرداگر بخشیده بودم مدتی مهلت به تنهاییشکوه عشق مجنون چیست؟ خلوت در بیابان هابرای عاشقی دارد جهان حاجت به تنهاییمیان جمع بی شک هر کسی اندازه ی پلکی تماشا می کند با دیده ی حسرت به تنهاییبه جایی می رسد آدم که بعد از گریه می گوید:میان این همه بیگا...
اگر به هم نرسیدیم یادمان باشدکه سقف غربت این عشق آسمان باشد...
توصیفِ تو در شأنِ کسی نیست به جز منتعریفِ شراب، از دهنِ مست قبول است!!...
حالِ مرا بپرس، که حالم عوض شود......
من قهرمانِ بازیِ از دست دادنم......