در روزگاری که عده ای در تکاپوی برتری دادن چای نسبت به قهوه، سگ نسبت به گربه و زندگی تجملاتی در خارج نسبت به ایران هستند، عده ای دلخوش به رنگ زرشکی کفش دخترانه ای که پدرشان عید به عید برایشان میخرد رویابافی میکنند. عده ای در شهد شیرین تجملات...
تجملات هیچ وقت جاذبه ای برایم نداشت من چیزهای ساده را دوست دارم کتاب ها را، تنهایی را یا بودن با کسی که تو را می فهمد
عشق و دوستی ضرورت هستند، نه تجملات. بدون آنها، بشریت نمی تواند زنده بماند.
ساده ترین مانتویی که می شد به تن کردم و ساده ترین روسری را به سر، بدون انگشتر و گردنبد و گوشواره، بی زلم زینبو، این روزها به ساده ترین آدمی که می شد بدل شده ام و از این سادگی خوشحالم. با خودم فکر کردم حالا که کرونا هوار...
تجملات هیچوقت جاذبهای برایم نداشت؛ چیزهای ساده را دوست دارم، کتابها را، تنهایی را، یا بودن با کسی که من را میفهمد...
جمهوریها در نتیجه تجمل، و پادشاهی در اثر فقر سقوط میکنند.
تجملات هیچ وقت جاذبه ای برایم نداشتند . من چیزهای ساده را دوست دارم . کتاب ها را / تنهایی را/ یا بودن با کسی که تو را می فهمد