جا ماندهایم در گذشتهای دور، نوستالژی زده شدهایم. دلمان لک زده برای ایام قدیم. اصلا حسرت رفته توی خون مان، حسرت به دل شدهایم. عادت کردهایم مدام آه بکشیم و افسوس گذشته را بخوریم. از زنگ مدرسه و دوستان قدیمی و نامههای کاغذی و کُپل مدرسه موشها تا هادی و...