پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
یلدا شدشبی که از تو ندارد نشانه یلدائی استدلی که از تو نگیرد بهانه سودائی استتب و خیال تو ای ماهتاب خاطره هاتمام پنجره ها را ترانه می سازد◇◇◇انار خاطره را دانه دانه کردی بازدوباره زنبق و سنبل به شانه کردی بازتفالی زدی و رقص نی نی چشمتنگاه آینه را دلبرانه می سازد◇◇◇اگرچه فصل زمستان رسید و یلدا شداساس و بزم محبت شبی مهیا شدبیا که کام فلک را به شهد جام عسلصفای برگ گلی نوبرانه می سازد◇◇◇سحر نمی شود آنشب که بیقرارت شد...