🍂 پاییز، قرارِ دوباره و من، در امتدادِ پاییز با هر برگِ افتاده به تو نزدیکتر شدم... تا آن روز، که کوچهها بوی آشنایی گرفتند و باد، موهای تو را دوباره به حافظهام آورد. تو آمدی... با لبخندی که تمامِ غروب را روشن کرد و چشمانی که هنوز پاییز را...