. من سکوتم سکوتِ ایستگاه پس از رفتنِ مسافری با قطار من نگاهم... نگاهِ مانده به ناکجا در لحظه ی باورِ تنهایی. من اشکم، اشکی که با دستانِ به راه مانده یِ دختری عاشق که چاره ای جز رفتن نداشت پاک شد. من آهم، آهی عمیق و جان سوز که...