سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
یکی بهم گفت میخوای بری بهشت؟گفتم نه،اونجا فقط جای مادراس!!!گفت:مگه نمیخای کنار مادرت باشی؟گفتم:نه دیگه... این دنیاشو ازش گرفتم، جوونی و روزای خوبشو واسم گذاشت!!!پیر شد تا من جوون شمزشت شد تا من خوشگل شمغصه خورد تا من بخندمکهنه پوشید تا من نو باشمگرسنه خوابید تا من حسرت چیزی رو نخورمدیگه نمیخوام تو بهشت هم شب و روز حواسش به من باشه...بذار حداقل اونجا برا خودش راحت زندگی کنه!کاش فقط یک روز ماد...
چه لذتی داره با تویی که جوونی کردم،پیر بشم...
هر کسی رو ممکنه ببخشمولی اونایی که نذاشتن جوونی کنم وتو اوج جوونی کاری کردن که دلمپیر شه رو هیچوقت نمی بخشم......
رفیقِ من؛ سنگِ صبورِ غم هام…به دیدنم بیا؛ که خیلی تنهام…هیشکی نمی فهمه؛ چه حالی دارمچه دنیایِ رو به زوالی دارم…مجنونم وُ دل زده از لیلیا!خیلی دلم گرفته، از خیلیا…نمونده از جوونیام، نشونیپیر شدم… پیرِ تو، ای جوونی...
هر کسی رو ممکنه ببخشم ولی اونایی رو که نذاشتن جوونی کنم و هرگز نمیبخشم........