سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
کجای زندگی ام ایستاده ای ؟حس مجهول این روزهایم ،نیمه ات در قلبم ،نیمه ی دیگر هم از مغزی ،که از کار افتادهدرون قلبم افتاده ای شب ها ،چشمانم را خواب می بردخودم را امامدت هاست که باد برده است...