متن حسین صالحی شاعر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حسین صالحی شاعر
👌غزل
روزگاری شدکه من مست وخراب باده ام
خودنمیدانم که رندم یابه شدت ساده ام
یک زمانی عشق درجان ودلم جاکرده بود
سردوبی روح است دیگرایندل واین خانه ام
درجوانی شادبودم خنده هاکردم همی
اینک اماذوق وشوقم نیز ازکف داده ام
روزگاری اهل مسجدبودم وغرق دعا
من زمسجددورگشتم درره میخانه...
👌شعرمثنوی شعبان
ماهِ شعبان آمد و شور و شعف بردل نشست
گو برو غم را که ماهِ شادی و میلاد هست
روزِ میلادِ حسین در ابتدای این مَه است
چشمِ عشاقِ حسین مستِ نگاه این شَه است
روزِ میلادِ علمدارِ حسین درکربلاست
آن ابالفضلِ شجاع و مظهرِ مهر و وفاست...
👌شعر غزل خداحافظی
روزی رسد ازنزدتان گریان ونالان میروم
یک روز می آید اجل من هم شتابان میروم
من خودنمیدانم که درگرمایِ تابستان روم
پاییز باشد یا بهار یا در زمستان میروم
مردم همه دنبالِ من پیر وجوان درحرکتند
تنها خدا داند که من نالان وگریان میروم
من خود نمیدانم...
ای جانِ من جانانِ من رفتی چرا آخر بگو
ای روحِ من ریحانِ من رفتی کجا آخر بگو
من بی تو تنها چون کنم ازمن چه دیدی رفته ای
از گریه چشمم خون کنم چیزی نگفتی رفته ای
****
تو راحتِ جانم بُدی آخر چه شد که رفته ای
تو...
👌شعر گاو وشتر
بگفتا یک شتر را ماده گاوی
چرا شاخی چنین زیبا نداری
بگفتا شاخِ تو خوب است اما
چه بهتر تشنگی طاقت بیاری
بدان درشکلِ خود سهمی نداریم
اگرکه خالقت رامی شناسی
توبرعیب کسان چشمی فروبند
توهم عیبی بدین اندازه داری
خداهرکس به شکلی آفریده
نباید عیب برشکلش...
👌شعری درباره کشف حجاب
روزی که رضاخان بنمود پشت به غیرت
گفتاکه فرنگی بشود پوشش ملت
رسمی که غلط بود بنا کرد به دوران
این ننگ بس است بهرِچنین شاهی ودولت
شعراز:حسین صالحی
👌شعردوبیتی اسرای دفاع مقدس
چِِشََم بر در بِماند و یارنیامد
صدایی از در و دیوار نیامد
اسیرانِ وطن آزاد گشتند
قرارِ این دلِ بیمار نیامد
شعراز:حسین صالحی
👌شعردوبیتی مفقودالاثر
چشمهایم مانده بردر تا بیایی ای پسر
هیچ دانی درفراقت گشته ام خونین جگر
هرکه آمد از اسیران بی خبر بوده زِتو
مانده ام من بی خبر تا آید از تو یک خبر
شعراز:حسین صالحی
👌غزلی درباره زن
هرکه دارد همسری باید که تکریمش کند
پیشِ خود یادیگران خوب است تعریفش کند
زن چو گل باشد وَ شوهرباغبانِ زندگی
عشق رابهرِ گلش باید که تقدیمش کند
مردوزن بایدکنارِهم بسازند زندگی
هریکی گردیگری راخوب تشویقش کند
زندگی شاید نگردد گاه بر وِفق مراد
مرد باید در...
👌مناجات
الهی مهربانی یادِ من ده
کمی شیرین زبانی یادِ من بده
مرا ازعشقِ خود لبریز گردان
دمی هم زندگانی یادِ من ده
شعراز:حسین صالحی
👌شعر دوبیتی
نمی دانم چه در سر داری ای دوست
نمی دانم چه از من خواهی ای دوست
نمی دانم مرا خواهی نخواهی
همی دانم که دل آزاری ای دوست
شعراز:حسین صالحی
👌شعرمحلی زبانحال مادردرعزای فرزند
پنجشنبه غروب اِمِه تِه مزار
ماربمیره و ماربمیره
اِمِه نیشِمه تِه قبرِکِنار
ماربمیره و ماربمیره
اُورِمِه تِنِه خرما وحلوا
ماربمیره وماربمیره
پخش کُمه تِنِه نذری همه جا
ماربمیره و ماربمیره
توجوون بِیی مِن تِر بمیرم
ماره بمیره و ماربمیره
چِتی بَتِمه تِه داغ بَوینم
ماربمیره و...
👌شعردوبیتی درباره درگذشت عزیزان
تو که بوردی دیَر شادی بُوئَردِه
مِه شادی و مِه خوشحالی بُوئَردِه
مِه وِسِه شو و روز فرقی ندارنه
مِه جان و دل مِه راحتی بُوئَردِه
شعراز:حسین صالحی
👌شعرمحلی درباره فرزند
جانِ ریکا مِه دِلخوشی تو هَسِی
مِه زندگی مِه همه چی تو هَسِی
پِسرجان مِه نَفَسی تو مِه عَمرِی
عصایِ دست در پیری تو هَسِی
شعراز:حسین صالحی
👌شعرمحلی درباره دختر
جانِ کیجا تِه قروون بَواشَم مِن
ایشاالله تِه عروسی دَواشَم مِن
الهی هرچی خواینِه بِش بَرِسی
تِه دَسِش و تِه غُصِه نَواشَم مِن
شعراز:حسین صالحی