پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
تا آفتابی دیگررهروان خسته را احساس خواهم دادماه های دیگری در آسمان کهنه خواهم کاشتنورهای تازه ای در چشم های مات خواهم ریختلحظه ها را در دو دستم جای خواهم دادسهره ها را از قفس پرواز خواهم دادچشم ها را باز خواهم کردخواب ها را در حقیقت روح خواهم داددیده ها را از پس ظلمت به سوی ماه خواهم خواندنغمه ها را در زبان چشم خواهم کاشتگوش ها را باز خواهم کردآفتاب دیگری در آسمان لحظه خواهم کاشتلحظه ها را در دو دستم جای خواهم دادسوی خ...
دشمن و خلقاو سوار آریا - بنز استتوبر دوچرخهتکیه گاه اوست غربیتکیه گاه توست خلقاوست یک تنتوهزاران ، صد هزاران تنپا بزنپا بزن ای قدرت خلقپا بزن بر چرخ و بر دندهانتهای رهتویی پیروزاوست بازنده...
ﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮐﻮﺑﺪ ﭘﺸﺖِ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻠﻨﺪ ﯾﻠﺪﺍ ، ﺑﺮﺧﯿﺰﯾﻢﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻓﺮﺩﺍﮐﺎﺭﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﺮﺩﮐﺎﺭﯼ ﮐﺎﺭﺳﺘﺎﻥ...