آرزوهای سوخته ات را
فریاد می کشم،
آه، ای کودکی من!
لیلا طیبی (صحرا)...
آه ای موعد رسیدن؛
استجاب کن
دعای سیب کال را!
لیلا طیبی (صحرا)...
زد نسیم و سر زلفش ز رخش رفت کنار
چال لپش شد نمایان و دلم گشت خمار
(محمد فرمان رضائی)...
شبی ابری ست...
از میهمانی ی ماه
دست خالی بر می گردم!
لیلا طیبی (صحرا)...
روحِ سرگردانم،
در این حوالی پرسه می زند.
منتظرم،،،
پیدایم کند!
لیلا طیبی (صحرا)...
ماه را دیدم و گفتم که قشنگ است اما
رخ زیبای تو را ماه ندارد جانا
(محمد فرمان رضائی)...