پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
از حالم می پرسی؟با گوشِ یکبارمصرف نمی شودلیوان را بردارو عمیقاً ببینپایانِ یک بی پایان را؛قرصِ جوشانی شده املاینحلمدام خودم را می خورمو تمام نمی شوم...«آرمان پرناک»...
بس که خودخوری کرده ام دیگر خودی نمانده همه اش بیخ گلویم گیر کرده و نفسم را میبرد لطفاً کسی بیاید و خودم را نجات دهد بخدا که ثواب دارد...
دخترا حسشون خیلی قویه ،اگه حرکتی زدید و نفهمید،فک نکنید نفهمیده ، فقط ترجیح دادهوانمود کنه که نمیدونه ! چون بیش از حد دوستتون داره و ترجیح میده تو دلش خودخوری کنه :)...