پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
«روی قبرم بنویسید» کبوتر شد و رفتزیر باران غزلی خواند، دلش تَر شد و رفتچه تفاوت که چه خورده است؟ غم دل یا سمآنقَدَر غرق جنون بود که پرپر شد و رفتروز میلاد: همان روز که عاشق شده بودمرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفتاو کسی بود که از غرق شدن می ترسیدعاقبت روی تن ابر شناور شد و رفتهر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرددختری ساده که یک روز کبوتر شد و رفتشایسته ابراهیمی...