شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
تو خلاصه ی تمام دلخوشی های عالمی!همینکه مینشینم و ناز موهایت را میکشم و میبافمشان به مهر؛همینکه خود ِ خدا هم مینشیندو زُل میزند به این همه دلبرانگی !همینکه میرقصی و میرقصانیممستم میکنی؛بی بوسه بی شراب!بعد تمام دوستت دارم هایمانشعر به شعرواژه به واژه لبخند میشوند و از آبی قلبمان باران میشوند وسُر میخورند ونذر میشوند بر جان لحظه هامان !باز هم تو خلاصه ی تمام عاشقانه های عالمیدلچسب ترین آغوشذره ذره ی وجودم ناز چشمان تورا میطل...