آمدم سر بزنم شعر بخوانم بروم آنقدر دلزده هستم که نمانم بروم به همین کوچه و این خانه و دیوارِ اتاق و به آیینه سلامی برسانم بروم آخرین بار به لب هات کمی زل بزنم به دلم طعم لبت را بچشانم بروم یک کمی خاطره جامانده که بردارم و بعد...
دل زده میشوم از تمام بودن ها وقتی یکی پس از دیگری قصد رفتن می کنید! نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده