سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
آدمی خود دیالوگ است و از ازل، دیالوگ بوده است. او با عهد اَلست، در یک دیالوگ، آدمی شده است. زبان داشتن و با هم بودن و دیالوگ داشتن، امور متفاوتی نیستند که لازمه یکدیگر باشند بلکه یک چیزاند. بر وفق این نظر، دیالوگ، کمالی که زائد بر وجود بشر باشد، نیست. بلکه اصل است و همه جا و همیشه بوده است. اگر در جایی وجود ندارد، نقصی عارض شده است. تجربه هم همین را می گوید که هر جا دیالوگ نیست، مهر و معرفت و آرامش و اعتماد هم کمیاب است. پس نبود دیالوگ، یک عارضه ...
شاعران اگر در زمره عزیزترین کسان در نزد مردمانند از آن روست که گشایندگان افق زندگی و پیام آوران مهر و دوستی اند و اگر آنها نبودند شاید مردم دورانهای ظلمت زمانه را تاب نمی آوردند و از این روست که همه در مرگ شاعر عزا و ماتم می گیرند....