در بسترِ مرگ سرود:
بهترین سرود
- هنوز هم -
همان ناسُروده هاست....
دلداده طوفان نهراسد ز نسیمی،
که سُراید
غزلش را نفس باد صبایی...
جهان خالی تر از آنست که پیدا نشود
بوی قدمهای تو در
باور آن.
حسن سهرابی...
با من بیا
بیا بنشین تا بخوانمت
طومار عمر رفته ی خود را به پای تو...
بهزاد غدیری/ شاعر کاشانی...
بذار برم
بذار رها بشم از این پیله ای که هیچ امیدی به پروانه شدنش نیست...
بهزاد غدیری/ شاعر کاشانی...
مپوشان بر دلت پیرآهن شب
مشو سرمایه اهریمن شب
بخند و مهربانی کن به دنیا
بِکَن آغوش خود را از تن شب...
نپوشان به خودت پیرآهن غم
رها کن ای دل من دامن غم
بخند و اینچنین باش و همیشه
رفیق شادی باش و دشمن غم...