پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
سیاه بختان بخشی از داستان محکوم به سرنوشت اجباریهمه چیز به یک چشمه ی از گوه و لجن تبدیل شده است، جایی که حتی آب نیز بوی لجن می دهد. همه چیز به اجبار است، مانند یک طوفان بزرگ که همه را در خود فرو می برد و هیچ راهی برای جلوگیری از آن وجود ندارد. نمیدانم از من چرا هیچ کس نمی پرسد که آیا من می خواهم در این لجن فرسوده و خسته بمانم یا خیر؟حوصله ام از این دنیا سیر شده است، هر روز با یک تکرار بی پایان از چیزهایی که دوست ندارم روبرو ...