آن شب کرانهٔ کف آلود دریا گرمابه ای عافیت زا بود و ماسه های نمور، رختِ خوابی نرم کومه های کهنسال در آرزوی ستونی ستبر بودند و سقفی سترگ نسیمِ نازک جامه ماسه های ساحل را به حریرِ دامن، نرم، نوازش می کرد ماه در تماشای انعکاسِ مواج رخش غرقه...