سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
واژه های متارکه کرده را ،در بیوه خانه ی ،کدامین شعر بِگُنجانمبلورهای کریستالی نُت را،بر سر کدامین نُت گیتارفِرِت اول را ، یک پرده بالاتراز دلتنگی میگیرم شاید فرت های دیگر، خود آرام آرام به تکاپوی یافتن عصر بارانی باشد. کوک های کم طاقت فریادهای خاموش... با ملودی لاف های عاشقانه ...نمودار پایان های زیبای درآماتیک... شایعه ای بود، که جوانی ام را دزدید...عشق مزه تلخ قهوه و بوی تند سیگار می داد، وقتی تو انتخاب به رفتن کردی و من...