شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
این اوست که هر سال تمام هستی ام را بیدار می کند با تماس های پنهانی و عمیق بر زِه های قلبم می نوازد با آهنگِ بلند و درد ... روزها می آیند و سال ها در گذرند این همیشه اوست که قلبِ مرا به جنبش آورده با سکوت وجذبه ای سرشار از عشق و اندوه و نغمه ا ی شورانگیز از شاخه ی طلاییِ نورِ ستاره ها میانِ سکوتِ قرن ها بر عَلَمِ سرخِ یادها...