پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
اگر تو دوستم بداریاز ابرها باران نمی خواهماز خورشید تابیدن نمی خواهم از بهار شکوفه نمی خواهماز خدا هیچ نمی خواهم...
امشبمیز کافه ای کهدست هایمان را به هم رساندگل داد....